در اول ماه مه 2019، ولادمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، قانونی را امضا کرد که عموماً تحت عنوان قانون حاکمیت اینترنت شناخته میشود. این قانون در تاریخ 1 نوامبر 2019 وارد عمل شد و ظاهراً به عنوان مکانیسم دفاعی در برابر هرگونه تلاش خارجی – یعنی ایالاتمتحده – برای آسیب رساندن به اینترنت روسیه با قطع دسترسی به سرورهای خارجی (غیر روسی) طراحی شده است.
مفهوم آن در اصل نسبتاً ساده است. روسیه تنها بر روی سیستم DNS داخلی سایه میاندازد. تحت فشار یا تقاضا، به ISPهای روسی دستور داده میشود که به DNS جایگزین تبدیل شوند. این کار تضمین میکند که تمام ارتباطات داخلی روسیه، هرگز از قلمرو این کشور خارج نشوند و از اینترنت ملی روسیه محافظت شود. البته این بدان معناست که میتوان همه ارتباطات داخلی را نیز راحتتر رهگیری کرد و از مراجعه شهروندان روسی به وبسایتهای منتخب در سایر نقاط جهان جلوگیری کرد.
اگرچه این قانون به عنوان گزینهای کاملاً دفاعی در نظر گرفته شده است، به طور گستردهای به عنوان نمونه دیگری از افزایش بالکانیزه شدن در سراسر جهان مشاهده میشود. بالکانیزه شدن یعنی گرایش دولتهای ملی به منزوی ساختن یا محافظت از کشور و شهروندان خود در برابر سایر نقاط جهان. در این راستا، روسیه به کشورهایی چون چین، کره شمالی، ایران و به میزان کمتری انگلیس (!) پیوست.
در حالی که بالکانیزه شدن، یک تأثیر در نظر گرفته میشود، در واقع نوعی از فرایند انزوای ملی است. ما باید بدانیم که چرا و چگونه کشورهای منزوی، خود را از اینترنت جدا میکنند و نیز دریابیم که آیا بالکانیزه شدن گسترده، آیندهای برای وبسایتهای جهانی در بر خواهد داشت یا خیر.
هدف از انزوا
محرکهای اعلام شده برای انزوای امنیت ملی، قانون و نظم و حمایت از کپیرایت هستند و نتیجه آن همیشه کنترل بوده است. این یک تصمیم سیاسی است که توسط قوانین احاطه کننده فناوری اطلاعات تهیه شده است.
به گفته محققان، کشورهایی مانند چین، روسیه و سایر کشورها میخواهند از مرزهای آنلاین خود همچون مرزهای فیزیکی محافظت کنند. کشوری که اشراف کاملی بر اینترنت خود داشته باشد، به خود این اجازه را میدهد تا از تهدیدات آنلاینِ خصمانه و مداخلات سایر کشورها محافظت کند.
به اعتقاد فرانسیس دینا، مدیرعامل OpenVPN، انزوا «عمدتاً برای کنترل انجام میشود»، اما مطمئناً تحت پوشش ایمنی و امنیت شهروندان و دولت است.
Tomaschek با جنبه کنترلی انزوا مخالفتی ندارد. وی معتقد است: «مقامات میتوانند اطلاعات موجود داخلی و خارجی کشور را به طور مؤثر کنترل کنند و در نتیجه، کنترل همه چیزهایی که جمعیت عمومی از طریق اینترنت به آنها دسترسی دارند را تحت کنترل و نظارت داشته باشند. علاوه بر این، کنترل اینترنت روشی قدرتمند است تا مقامات دولتی بتوانند هرگونه عقیده یا عبارتی را که خلاف اصول سیاسی و مذهبی تعیین شده است، از بین ببرند.»
اگر غرب قادر به کنترل رسانههای اجتماعی نباشد، دولتهای آن ممکن است مجبور شوند اینترنت را کنترل کنند – و آنها فقط میتوانند با جدا کردن شهروندان خود از اینترنت جهانی این کار را انجام دهند. این محرک، دموکراسیهای غربی را دقیقاً به اندازه روسیه، چین، ایران و کره شمالی، تحت تأثیر قرار خواهد داد.
در حالی که امنیت ملی یک محرک سیاسی است، کپیرایت در درجه اول میتواند یک محرک اقتصادی باشد. صنعت سرگرمی در غرب بسیار زیاد است و شامل فیلم و تلویزیون، موسیقی و بازیهای ویدئویی بوده و لابی سیاسی آن متناسب با اندازه آن است. دو روش پرطرفدار در این زمینه، این است که ISPها را مجبور به مسدود کردن وبسایتهای نقضکننده نمایند و یا از طریق استدلال یا اهرمهای قانونی، بسترهای محتوای شخص ثالث برای فیلتر کردن کلیه مطالب و مسدود کردن آنها را در صورت لزوم فراهم نمایند.
ابزارهای ایجاد انزوا
در اینترنت، ISPهای محلی DNS، به منزله مرزهای ملی هستند. کنترل DNS که از ISP استفاده میکند وسیلهای برای کنترل مرزهای ملی بوده و انزوای اینترنتی بر اساس کنترل ISP / DNS صورت میپذیرد.
حداقل سه روش فنی و ابزار ایجاد انزوا وجود دارد: آلوده سازی با DNS، فیلترینگ URL و بازرسی عمیق بستهها (DPI).
آینده اینترنت
بسیاری از کشورها به دلایل مختلفی، اینترانت های محلی خود را پیادهسازی میکنند. هدف کلی از این کار یکسان خواهد بود: کنترل شهروندان خود و جلوگیری از تفکر و گفتمان آزاد. این امر به احتمال زیاد با گذشت زمان ادامه خواهد یافت و دولتها بهانههای بیشتری برای ارائهی محدودیتها پیدا میکنند (تروریسم، زورگویی آنلاین، گفتار نفرتانگیز و غیره). به محض این که دولتها شروع به تنظیم این عرصه کنند، از بین بردن آن معمولاً بسیار کند و شاید غیرممکن باشد.
دیوید فلینت، مشاور حقوق تجارت در شرکت حقوقی انگلستان Inksters، نظر مشابهی در این رابطه دارد. وی ادامه میدهد که: «در بریتانیا و احتمالاً در ایالات متحده، فشار بیشتری برای کنترل بیشتر اینترنت وجود دارد. اعمال فشار بیش از حد برای کنترل بیشتر دولت به نام تروریسم، تجاوز و کودکآزاری بسیار آسان است. سیاستمداران و کارمندان دولت عموماً درک کمی از اینترنت دارند و به راحتی توسط افراد مخالف آن، تحت تأثیر قرار میگیرند.»
وی در ادامه میگوید: «استفاده از این فیلترهای اینترنتی ممکن است برای کنترل گفتار و ایدههایی باشد که شامل هیچکدام از این اصطلاحات مهم نباشد، بلکه شامل مواردی باشد که از نظر یک رژیم دموکراتیک، مطلوب نیست.»